بسمه تعالی

 

معلوليت  در كمين همه

آرش امين زاده

pennik2@yahoo.com

دانشجوي كارشناسي ارشد مديريت توانبخشي

        گفتيم معلولين تأمين شغلي ندارند، گفتند افراد سالم هم بيكارند. گفتيم امكانات دارويي و درماني براي معلولين محدود است ،گفتند براي سالمها هم محدوديت داريم. گفتيم وسائط ويژة حمل و نقل معلولين در كشور موجود نيست ، گفتند با وسائط نقلية عمومي براي افراد سالم هم دچار مشكل هستيم.

      اگر از مقولة برتر دانستن اين افراد سالم (كه مي دانيم هيچ فرد سالمي در دنيا وجود ندارد) نسبت به معلولين ـ كه خود مستلزم بحثي مفصل است و قطعاً در حوصلة اين نوشته نيست ـ فعلاً بي سر و صدا بگذريم و حق استفاده از كلية امكانات را در وهلة اول براي افراد به ظاهر سالم مشروع بدانيم، فكر نمي كنم بتوان كسي را يافت كه در مورد تفريح و گذران اوقات فراغت نيز با چنين توجيهي موافق باشد . به عبارت ديگر معتقد باشد كه معلولين در درجة دوم اولويت بر خورداري از امكانات تفريحي قرار دارند ، بلكه همه مي دانند و معتقدند هر انساني با هر شرايط بدني و روحي احتياج به تفريح و امكانات  مناسب و البته مساويِ  گذران اوقات فراغت دارد. خوشبختانه در اين مورد كسي هم بخيل نيست .يعني ممكن است شما با ديدن فرد معلولي كه فلان ‘پست را در فلان مؤسسه دارد ، با خود بگوييد كه پسر يا دختر من با فلان مدرك تحصيلي بيكار است و اين پست قطعاً در درجة اول حق مسلم اوست. ولي يقين دارم كه با ديدن معلولي كه در حال تماشاي يك فيلم ويدئويي است ، نه تنها احساس رقابت و حسادت نمي كنيد بلكه آنرا بسيار مناسب روحية فردي با مشكلات جسمي و حركتي يا ذهني و
رواني مي دانيد.

    اگر تا به حال با من موافق بوده ايد، پس قطعاً سنگ صبور درد دلهايم خواهيد بود، وگرنه پيشنهاد مي كنم وفت خود را بيش از اين براي خواندن يك مشت مطلبي كه از روي شكم سيري و عدم واقع نگري نوشته شده تلف نكنيد.

   همه مي دانيم و پذيرفته ايم كه با يا بدون توجيه، امكانات تفريحي در كشور ما نسبت به بسياري از كشور هاي ديگر دنيا در حد بسيار پاييني قرار دارد.از تهران كه بگذريم البته اينگونه امكانات در تهران نيز در حد استانداردهاي جهاني خود نمي باشد ـ در شهرستانها اين امكانات تقريباً به هيچ مي رسد.مي دانيم كه مكانهاي ديدني و باستاني و توريستي براي يك فرد محلي ، ديگر يك امكان گذران اوقات فراغت محسوب نمي شود.پارك‌ها و فضاهاي سبز هم كه حائز

نمرة بالايي براي بخصوص قشر جوان نمي‌گردند.شايد باكمي دقت بتوان دريافت كه سالن هاي سينما و تئاتر، تنها مكان هاي قابل توجه تفريحي در بسياري از شهرهاي كشور ما مي باشند.هر چند در اكثر نقاط كشور ممكن است تنها يك سالن سينما يا تئاتر وجود داشته باشد،آنهم باكيفيتي پايين تر از حد استاندارد كه مثلاً در مورد سينماها مي توان وضعيت اسف بار صندلي ها و تهوية نامناسب و صداي نامطلوب يا فيلمهاي دو يا سه سال پيش اكران شدة تهران را نام برد ، ولي فعلاً و با اين شرايطِ كمبود امكانات، سالنهاي سينما و تئاتر از وزنه هاي قابل توجه تفريحي مردم ما محسوب مي شوند.

   شايد شمايي كه به علت رشتة تحصيلي يا نوع شغل و مشغوليت هاي خود ، با معلولان و مسائل مربوط به آنها آشنا نيستيد، در مورد چگونگي استفاده از همين امكاناتِ  سادة تفريحي آگاهي چنداني نداشته باشيد. اما براي يكبار هم كه شده انديشيده ايد كه يك معلول ويلچيري چگونه مي تواند از يك سالن سينما يا تئاتر استفاده كند؟

  ممكن است لفظ مناسب سازي براي شما زياد آشنا نباشد.بنابر اين لازم است اشاره كنم كه منظور از مناسب سازي :قابل دسترس نمودن مكا نهاي مختلف و امكانات گوناگون به نحوي است كه علاوه بر افراد سالم ، معلولين هم قادر به استفاده از آنها باشند.در بحث مناسب سازي هر مكاني، اولين نكته اي كه مورد توجه قرار مي گيرد سطح شيبدار است. قطعاًمي دانيد كه يك فرد ويلچيري براي بالا رفتن از پلكاني كه شما هر روز به راحتي و بدون فكر كردن از آن بالا مي رويد، دچار مشكل اساسي است .سطح شيبدار، البته در صورت استاندارد بودن  از نظر جنس،زاوية شيب ، عرض، نرده دار بودن و ، به يك فرد ويلچيري اين قابليت را خواهد داد كه او نيز بدون انديشة زياد خود را به همان مكاني كه شما رسيده ايد برساند. شايد بر اين عقيده باشيد كه يك معلول ويلچيري با كمك گرفتن از دوست سالم خود خواهد توانست از پلكان هر ساختماني بگذرد ولي در جواب بايد بگويم كه هدف غايي توانبخشي رساندن فرد معلول به حداكثر استقلال ممكن است.بينديشيد كه چقدر دشوار خواهد بود اگر شماي سالم در اثر قطع شدن انگشتان دست راستتان مجبور باشيد براي نوشتن هر مطلب كوچكي ساية دوستي را بالاي سر خود حس كنيد. آيا در اين صورت ترجيح نخواهيد داد كه با تمرين و ممارست به يك چپ دست ماهر تبديل شويد؟

   با اين مقدمه مي خواهم كمي به خاطرتان رجوع كنيد. مخصوصا شمايي كه سينما روي حرفه اي يا تماشاچي پر وپا قرص تئاتر هستيد .فكر كنيد ! چند سالن سينما يا تئاتر سراغ داريد كه داراي سطح شيبدار است؟مي دانيد كه سطح شيبدار الفباي مناسب سازي و برابري فرصتهاست.جاي دوري نرويم.در همين تهران بزرگ كه امكانات تفريحي اش از هر كجاي ايران وسيع تر است ، چند سالن سينما با سطح شيبدار مناسب مي توان يافت؟ يا چند سالن تئاتر؟

 بسيار ساده است . از همين امشب امتحان كنيد.به هر سالن سينما يا تئاتري كه مي‌رويد خوب

دقت كنيد. يك نگاه اجمالي كافيست. ( پيشنهاد مي كنم از تئاتر شهر شروع نكنيد، با آن سالن‌هاي زير زميني و پلكان هاي پيچ در پيچ،)و و پس از آن يك لحظه ، فقط يك لحظه بينديشيد كه در عبور از همين خيابان مقابل سينما دچار سانحة رانندگي شويد و مجبور باشيد تا آخر عمر بر ويلچير بنشينيد.عجيب نيست. دقت كنيد! بسياري از افرادي كه امروز بر ويلچير مي نشينند روزي مانند شما براي رسيدن به  چنين مكانهايي دچار مشكل نبودند .فقط يك حادثة كوچك كافيست. زياد فكر نكنيد ممكن است لذت ديدن فيلم را از دست بدهيد.

  و نكتة آخر:

شروع نهضت هاي كمك به معلولين و برابري فرصت ها تنها با شكايت از مسئولين و گله از آنها ميسر نمي شود ( در جايي وقتي همين مطلب موضوع بحث بود، دوستي به مزاح مي گفت: اگر روزي مسئولي معلول شود براي خود سينماي خصوصي خواهد ساخت) بلكه آگاهي همه جانبة همة ما را از مسائل معلولين ، يعني همين افرادي كه بي سرو صدا ،يا گاهي با سر و صدا،در اطراف ما زندگي مي كنند و كوله باري از مشكلات را جداي از مشكلات همة انسانها به دوش‌مي‌كشند،مسائلي‌كه‌در دايرة ‌المعارف‌زندگي‌ما مشكلي‌محسوب‌نمي‌شوند،طلب مي كند.

در پايان تأ كيد مي كنم كه امكانات موجود در هر كشور ، اعم از امكانات آموزشي ، بهداشتي، حرفه‌اي، اجتماعي، فرهنگي و ، متعلق به همة افراد آن كشور ، اعم از سالم و ناسالمست و همه سهم يكساني از اين امكانات دارند. ترجيح دادن سالم به نا سالم، رجعتي فكري است كه در دنياي پيشرفتة كنوني محلي از اعراب ندارد .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


webmaster@mkamali.com

حق کپی محفوظ است . نقل مطالب با ذکر ماخذ بلامانع است  

تغييرشکل صفحه 1/1/83